مراجعه به متن

مراجعه به فهرست مطالب

فصل ۱۱

‏«پر از روح‌القدس و سرشار از شادی بودند»‏

‏«پر از روح‌القدس و سرشار از شادی بودند»‏

نمونهٔ پولُس در مقابله با مخالفت و بی‌تفاوتی مردم

بر اساس اعمال ۱۳:‏۱-‏۵۲

۱،‏ ۲.‏ مأموریت بَرنابا و سولُس چه فرقی با مأموریت‌های قبلی داشت و از چه نظر تحقق پیشگویی اعمال ۱:‏۸ بود؟‏

 روز هیجان‌انگیزی برای جماعت اَنطاکیه بود.‏ از میان تمام پیامبران و معلّمان این جماعت،‏ روح‌القدس بَرنابا a و سولُس را انتخاب کرد که خبر خوش را به مناطق دورافتاده برسانند.‏ (‏اعما ۱۳:‏۱،‏ ۲‏)‏ قبل از این هم،‏ برادران واجد شرایط به مناطق دورافتاده رفته بودند.‏ (‏اعما ۸:‏۱۴؛‏ ۱۱:‏۲۲‏)‏ ولی این بار بَرنابا و سولُس به مناطقی می‌رفتند که اکثر مردم خبر خوش را نشنیده بودند.‏ یوحنا معروف به مَرقُس هم دستیار آن‌ها بود.‏

۲ حدود ۱۴ سال پیش از این واقعه،‏ عیسی به پیروانش گفته بود:‏ «در اورشلیم،‏ در سراسر یهودیه و سامره و تا دورافتاده‌ترین جاهای زمین شاهدان من باشید.‏» (‏اعما ۱:‏۸‏)‏ پس فرستادن بَرنابا و سولُس به عنوان میسیونر،‏ تحقق پیشگویی عیسی بود.‏ b

‏‹آن‌ها را برای کاری که من برایشان در نظر گرفته‌ام،‏ کنار بگذارید› (‏اعما ۱۳:‏۱-‏۱۲‏)‏

۳.‏ چرا در قرن اول سفرهای طولانی سخت بود؟‏

۳ امروزه مردم با استفاده از ماشین و هواپیما می‌توانند مسافت‌های طولانی را در عرض یک یا دو ساعت طی کنند.‏ اما در قرن اول مردم بیشتر پای پیاده در جاده‌های سخت و ناهموار سفر می‌کردند.‏ آن‌ها طی روز شاید می‌توانستند فقط حدود ۳۰ کیلومتر راه بروند و این سفر خیلی خسته‌کننده بود.‏ c بدون شک بَرنابا و سولُس می‌دانستند سفر سختی را در پیش دارند،‏ اما با ازخودگذشتگی این سفر را شروع کردند.‏​—‏مت ۱۶:‏۲۴‏.‏

۴.‏ الف)‏ بَرنابا و سولُس چطور انتخاب شدند و هم‌ایمانانشان به این تصمیم چه واکنشی نشان دادند؟‏ ب)‏ ما چطور می‌توانیم از کسانی که در جماعت مسئولیتی می‌گیرند حمایت کنیم؟‏

۴ چرا خدا از طریق روح‌القدس بَرنابا و سولُس را از میان تمام برادران برای این مأموریت انتخاب کرد؟‏ (‏اعما ۱۳:‏۲‏)‏ کتاب مقدّس دلیل آن را نگفته است.‏ اما مطمئنیم که معلّمان و پیامبران از این تصمیم کاملاً حمایت کردند.‏ آن‌ها «بعد از روزه و دعا،‏ دست‌هایشان را روی سر آن دو نفر گذاشتند و آن‌ها را به مأموریت فرستادند.‏» (‏اعما ۱۳:‏۳‏)‏ به این شکل نشان دادند که به آن‌ها حسادت نمی‌کنند.‏ رفتار آن‌ها حتماً بَرنابا و سولُس را تشویق کرد.‏ ما هم باید از کسانی که در جماعت مسئولیتی می‌گیرند،‏ از جمله سرپرستان جماعت حمایت کنیم و نباید به آن‌ها حسادت کنیم.‏ باید آن‌ها را ‹به خاطر زحماتی که می‌کشند،‏ از ته دل دوست داشته باشیم و به آن‌ها احترام بگذاریم.‏›​—‏۱تسا ۵:‏۱۳‏.‏

۵.‏ موعظه در جزیرهٔ قبرس چطور بود؟‏

۵ بَرنابا و سولُس اول پای پیاده از اَنطاکیه به بندر سِلوکیه رفتند.‏ بعد،‏ حدود ۲۰۰ کیلومتر را با کشتی طی کردند و به جزیرهٔ قبرس رسیدند.‏ d بَرنابا که خودش از اهالی قبرس بود،‏ حتماً از این که می‌توانست خبر خوش را در این جزیره به گوش مردم برساند خیلی خوشحال بود.‏ آن‌ها به محض این که به شهر سَلامیس رسیدند «کلام خدا را در کنیسه‌های یهودیان موعظه کردند.‏»‏ e (‏اعما ۱۳:‏۵‏)‏ آن‌ها تمام جزیرهٔ قبرس را زیر پا گذاشتند و احتمالاً در شهرهای بزرگ موعظه کردند.‏ شاید آن‌ها حدود ۲۲۰ کیلومتر را پای پیاده طی کردند.‏

۶،‏ ۷.‏ الف)‏ سِرگیوس که بود و چرا باریَشوع نمی‌خواست که او حقیقت را قبول کند؟‏ ب)‏ سولُس چطور جلوی مخالفت باریَشوع را گرفت؟‏

۶ در قرن اول،‏ مردم قبرس بت‌پرست بودند.‏ وقتی بَرنابا و سولُس به شهر پافوس در غرب این جزیره رسیدند،‏ متوجه شدند که در آنجا چقدر بت‌پرستی زیاد است.‏ آن‌ها در این شهر «به یک جادوگر یهودی به نام باریَشوع برخوردند که ادعای پیامبری هم می‌کرد.‏ او برای ‹سِرگیوس پولُس› که فرماندار رومی قبرس و مردی فهمیده بود کار می‌کرد.‏»‏ f در آن زمان خیلی از رومیان سرشناس،‏ حتی آدم‌های فهمیده‌ای مثل سِرگیوس برای تصمیم‌های مهم از جادوگر و طالع‌بین کمک می‌گرفتند.‏ با این حال وقتی سِرگیوس خبر خوش را شنید،‏ «مشتاق شنیدن کلام خدا» شد.‏ ‹اما باریَشوع که اسم دیگرش عِلیما (‏به معنی جادوگر بود،‏)‏ از این موضوع خیلی ناراحت شد.‏›​—‏اعما ۱۳:‏۶-‏۸‏.‏

۷ باریَشوع با پولُس و بَرنابا مخالفت کرد.‏ او نمی‌خواست نفوذش را روی فرماندار از دست بدهد.‏ برای همین ‹سعی کرد مانع ایمان آوردن او شود.‏› (‏اعما ۱۳:‏۸‏)‏ اما سولُس اجازه نداد که آن جادوگر روی سِرگیوس تأثیر بگذارد.‏ در ادامهٔ گزارش آمده :‏«سولُس که به او پولُس هم می‌گفتند،‏ از روح‌القدس پر شد و به عِلیما چشم دوخت،‏ و گفت:‏ ‹ای پسر ابلیس،‏ ای دشمن تمام خوبی‌ها،‏ ای مردی که وجودت پر از فریبکاری و شرارت است،‏ چرا سعی می‌کنی تعالیم حقیقی یَهُوَه را دروغ جلوه بدهی؟‏ چرا از این کار دست برنمی‌داری؟‏ حالا دست یَهُوَه تو را طوری می‌زند که کور شوی و تا مدتی نور خورشید را نبینی!‏› همان لحظه،‏ چشمان عِلیما تیره و تار شد.‏ او به این طرف و آن طرف می‌رفت و دنبال این بود که کسی دستش را بگیرد و راه را به او نشان دهد.‏»‏ g نتیجهٔ آن معجزه چه بود؟‏ «وقتی فرماندار این را دید،‏ ایمان آورد،‏ چون تحت تأثیر تعالیم یَهُوَه قرار گرفته بود.‏»​—‏اعما ۱۳:‏۹-‏۱۲‏.‏

ما مثل پولُس،‏ در مقابل مخالفت‌ها با شجاعت از حقیقت دفاع می‌کنیم

۸.‏ ما چطور می‌توانیم مثل پولُس شجاع باشیم؟‏

۸ پولُس از مخالفت‌های باریَشوع نترسید.‏ اگر مخالفان بخواهند علاقه‌مندان را تحت تأثیر قرار بدهند و ایمانشان را ضعیف کنند،‏ ما هم مثل پولُس باید از حقیقت دفاع کنیم.‏ البته حرف‌هایمان باید «همیشه دلنشین و سنجیده باشد.‏» (‏کول ۴:‏۶‏)‏ با این حال،‏ ما برای کمک به علاقه‌مندان،‏ هر کاری از دستمان برمی‌آید انجام می‌دهیم؛‏ حتی اگر مخالفان از دستمان عصبانی شوند.‏ ادیان دروغین سعی می‌کنند مثل باریَشوع ‹تعالیم حقیقی یَهُوَه را دروغ جلوه بدهند.‏› ما باید بدون ترس دروغ‌هایشان را برملا کنیم.‏ (‏اعما ۱۳:‏۱۰‏)‏ ما هم مثل پولُس می‌خواهیم حقیقت را با شجاعت اعلام کنیم و به کسانی که دلی پذیرا دارند کمک کنیم.‏ شاید یَهُوَه امروزه با معجزه از ما حمایت نکند،‏ ولی به کسانی که دلی پذیرا دارند از طریق روح مقدّسش کمک می‌کند تا حقیقت را بفهمند.‏​—‏یو ۶:‏۴۴‏.‏

‏«مطلبی تشویق‌کننده» (‏اعما ۱۳:‏۱۳-‏۴۳‏)‏

۹.‏ چرا پولُس و بَرنابا نمونهٔ خوبی برای برادرانی هستند که در جماعت مسئولیتی به عهده دارند؟‏

۹ پولُس،‏ بَرنابا و مَرقُس پافوس را ترک کردند.‏ حدود ۲۵۰ کیلومتر را از راه دریا طی کردند و به پِرجه در ساحل آسیای صغیر رسیدند.‏ در اعمال ۱۳:‏۱۳‏،‏ این مردان «پولُس و همراهانش» خوانده شده‌اند.‏ این عبارت نشان می‌دهد که پولُس سرپرستی آن گروه را به عهده گرفت.‏ اما در کتاب مقدّس هیچ وقت اشاره نشده که بَرنابا به پولُس حسادت کرده باشد.‏ برعکس،‏ آن‌ها برای انجام خواست خدا مثل دو برادر با هم همکاری کردند.‏ آن‌ها نمونهٔ خوبی برای برادرانی هستند که مسئولیتی را در جماعت به عهده دارند.‏ ما هیچ وقت سعی نمی‌کنیم خودمان را مهم‌تر از دیگران جلوه دهیم،‏ چون عیسی گفت:‏ «همهٔ شما برادرید» و «کسی که خودش را بزرگ جلوه دهد،‏ حقیر خواهد شد و کسی که خودش را فروتن کند،‏ سربلند خواهد شد.‏»​—‏مت ۲۳:‏۸،‏ ۱۲‏.‏

۱۰.‏ سفر پولُس و بَرنابا از پِرجه به اَنطاکیه چطور بود؟‏

۱۰ وقتی آن‌ها به پِرجه رسیدند،‏ مَرقُس از آن‌ها جدا شد و به اورشلیم برگشت.‏ کتاب مقدّس دلیل آن را نمی‌گوید.‏ پولُس و بَرنابا به راهشان ادامه دادند و به اَنطاکیهٔ پیسیدیه رفتند.‏ سفر آن‌ها اصلاً آسان نبود،‏ چون آن شهر ۱۱۰۰ متر بالای سطح دریا بود.‏ آن‌ها باید از یک جادهٔ کوهستانی می‌گذشتند که خطر راهزن هم در آن وجود داشت.‏ علاوه بر این،‏ ظاهراً پولُس بیمار هم بود.‏ h

۱۱،‏ ۱۲.‏ پولُس در کنیسهٔ اَنطاکیه چطور نظر مخاطب‌هایش را به کلام خدا جلب کرد؟‏

۱۱ در اَنطاکیهٔ پیسیدیه،‏ پولُس و بَرنابا روز شَبّات وارد کنیسه شدند.‏ در آن گزارش آمده:‏ «بعد از آن که بخش‌هایی از شریعت و کتاب پیامبران خوانده شد،‏ مسئولان کنیسه به پولُس و بَرنابا گفتند:‏ ‹برادران،‏ اگر مطلبی تشویق‌کننده برای همهٔ ما دارید،‏ لطفاً بگویید.‏›» (‏اعما ۱۳:‏۱۵‏)‏ بعد پولُس از جایش بلند شد تا صحبت کند.‏

۱۲ پولُس حرف‌هایش را این طور شروع کرد:‏ «ای اسرائیلیان و ای غیریهودیانی که خداترس هستید،‏ به من گوش کنید.‏» (‏اعما ۱۳:‏۱۶‏)‏ مخاطب‌های پولُس یهودیان و کسانی بودند که یهودی شده بودند.‏ آن‌ها عیسی را به عنوان مسیح قبول نداشتند.‏ پس پولُس چطور با آن‌ها استدلال کرد؟‏ او اول به تاریخ قوم یهود اشاره کرد و توضیح داد که یَهُوَه چطور ‹قوم اسرائیل را انتخاب کرد و آن‌ها را زمانی که در سرزمین مصر غریب بودند سرافراز کرد و با بازوی نیرومندش از چنگ مصریان نجات داد.‏ او طی ۴۰ سالی که قومش در بیابان سرگردان بودند،‏ آن‌ها را تحمّل کرد.‏› (‏اعما ۱۳:‏۱۷-‏۱۹‏)‏ همین طور توضیح داد که یَهُوَه چطور کمکشان کرد سرزمین موعود را تصرّف کنند و چطور ‹آن سرزمین را به آن‌ها به میراث داد.‏› بعضی‌ها می‌گویند که شاید پولُس به آیه‌هایی اشاره می‌کرد که همان روز در کنیسه خوانده شده بود.‏ در این صورت این نمونهٔ دیگری است که نشان می‌دهد پولُس ‹برای کمک به همه نوع انسان‌ها هر کاری که از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد.‏›​—‏۱قر ۹:‏۲۲‏.‏

۱۳.‏ ما چه کار می‌توانیم بکنیم که حرف‌هایمان به دل مخاطب بنشیند؟‏

۱۳ ما هم می‌خواهیم مثل پولُس طوری موعظه کنیم که نظر مخاطبمان را به پیام کتاب مقدّس جلب کنیم.‏ مثلاً اگر بدانیم که مذهب و اعتقاد مخاطبمان چیست،‏ می‌توانیم موضوعی انتخاب بکنیم که به آن علاقه دارد.‏ همین طور می‌توانیم آیه‌هایی را از کتاب مقدّس برایش بخوانیم که با آن‌ها آشناست.‏ بعضی وقت‌ها بهتر است که از مخاطب بخواهیم که از روی کتاب مقدّس خودش آن آیه‌ها را بخواند.‏ ما می‌خواهیم راهی پیدا کنیم که حرف‌هایمان به دل مخاطب بنشیند.‏

۱۴.‏ الف)‏ پولُس چطور به نقش عیسی اشاره کرد و چه هشداری به مخاطبانش داد؟‏ ب)‏ واکنش مخاطبان او چه بود؟‏

۱۴ بعد پولُس توضیح داد که چطور نسل پادشاهان اسرائیل به عیسی یا همان «نجات‌دهنده» رسید و چطور یحیای تعمیددهنده مردم را آماده کرد تا عیسی را به عنوان نجات‌دهنده‌شان بپذیرند.‏ پولُس در ادامه گفت که چطور عیسی را کشتند و او زنده شد.‏ (‏اعما ۱۳:‏۲۰-‏۳۷‏)‏ پولُس گفت:‏ «ای برادران توجه کنید!‏ به شما می‌گوییم که بخشش گناهان،‏ از طریق همین شخص امکان‌پذیر شده است.‏ مطابق شریعت موسی غیرممکن بود که خدا شما را بی‌تقصیر بداند،‏ ولی هر کسی که به عیسی ایمان بیاورد،‏ برایش این امکان وجود دارد که خدا او را بی‌تقصیر بداند.‏» بعد پولُس به مخاطبانش این هشدار را داد:‏ «مواظب باشید که این گفتهٔ پیامبران،‏ در مورد شما صدق نکند.‏ آن‌ها گفتند:‏ ‹ای شما که همه چیز را تحقیر می‌کنید،‏ به کاری که در دوران شما می‌کنم نگاه کنید؛‏ حتی اگر کسی آن را با جزئیات برایتان تعریف کند،‏ باور نخواهید کرد.‏›» واکنش مخاطبان پولُس فوق‌العاده بود.‏ کتاب مقدّس می‌گوید:‏ «وقتی پولُس و بَرنابا از کنیسه بیرون می‌رفتند،‏ مردم از آن‌ها خواهش کردند که هفتهٔ بعد هم در روز شَبّات،‏ دربارهٔ این موضوع‌ها با آن‌ها صحبت کنند.‏ بعد از پایان آن جلسه در کنیسه،‏ عدهٔ زیادی از یهودیان و کسانی که یهودی شده بودند و خدا را می‌پرستیدند،‏ دنبال پولُس و بَرنابا راه افتادند.‏»​—‏اعما ۱۳:‏۳۸-‏۴۳‏.‏

اعلام خبر خوش به «ملت‌های غیریهودی» (‏اعما ۱۳:‏۴۴-‏۵۲‏)‏

۱۵.‏ در روز شَبّات بعد از صحبت‌های پولُس چه اتفاقی افتاد؟‏

۱۵ هفتهٔ بعد در روز شَبّات،‏ «تقریباً همهٔ مردم شهر» جمع شدند تا حرف‌های پولُس را بشنوند.‏ اما بعضی از یهودیان از حرف‌های او ناراحت شدند.‏ آن‌ها ‹هر چه پولُس می‌گفت،‏ ضدّ آن را می‌گفتند و به این شکل،‏ به خدا کفر می‌گفتند.‏› پولُس و بَرنابا با شجاعت به آن‌ها گفتند:‏ «لازم بود که کلام خدا اول به گوش شما یهودیان برسد.‏ ولی حالا که آن را رد کردید و نشان دادید که لایق زندگی ابدی نیستید،‏ ما آن را به ملت‌های غیریهودی اعلام می‌کنیم؛‏ چون یَهُوَه این فرمان را به ما داد و گفت:‏ ‹من تو را تعیین کرده‌ام تا نوری برای ملت‌ها باشی و مردم سرتاسر زمین به وسیلهٔ تو نجات پیدا کنند.‏›»​—‏اعما ۱۳:‏۴۴-‏۴۷؛‏ اشع ۴۹:‏۶‏.‏

‏‹یهودیان دیگران را به ضدّ پولُس و بَرنابا تحریک کردند.‏ با این حال،‏ کسانی که ایمان آورده بودند پر از روح‌القدس و سرشار از شادی بودند.‏›​—‏اعمال ۱۳:‏۵۰-‏۵۲

۱۶.‏ واکنش یهودیان به حرف‌های پولُس و بَرنابا چه بود و پولُس و بَرنابا چه کار کردند؟‏

۱۶ وقتی غیریهودیان حرف‌های پولُس را شنیدند،‏ شاد شدند و «همهٔ کسانی که دلشان برای به دست آوردن زندگی ابدی پذیرای حقیقت بود،‏ ایمان آوردند.‏» (‏اعما ۱۳:‏۴۸‏)‏ خیلی زود کلام یَهُوَه به گوش مردم تمام آن منطقه رسید.‏ اما یهودیان اصلاً از این بابت خوشحال نبودند.‏ پولُس و بَرنابا به آن‌ها گفتند یهودیان اولین کسانی بودند که در مورد مسیح شنیدید،‏ اما او را رد کردند.‏ برای همین یَهُوَه هم آنها را رد کرد.‏ یهودیان ‹زنان بانفوذ و خداترس و مردان سرشناس شهر را به ضدّ پولُس و بَرنابا تحریک کردند و آن‌ها را از آن منطقه بیرون انداختند.‏» پولُس و بَرنابا چه کار کردند؟‏ ‹آن‌ها هم گرد و خاک آنجا را از پایشان تکاندند و به شهر قونیه رفتند.‏› کسانی که در اَنطاکیهٔ پیسیدیه ایمان آورده بودند چه کار کردند؟‏ آن‌ها به خدمتشان ادامه دادند و «پر از روح‌القدس و سرشار از شادی بودند.‏»​—‏اعما ۱۳:‏۵۰-‏۵۲‏.‏

۱۷-‏۱۹.‏ ما چطور می‌توانیم پولُس و بَرنابا را سرمشق قرار دهیم و چطور می‌توانیم شادی‌مان را حفظ کنیم؟‏

۱۷ پولُس و بَرنابا سرمشق خوبی برای ما هستند.‏ آن‌ها با وجود آزار و اذیت،‏ شادی خودشان را حفظ کردند.‏ حتی اگر کسانی که بانفوذ و سرشناسند بخواهند جلوی فعالیت ما را بگیرند،‏ ما از موعظه دست نمی‌کشیم.‏ درس دیگری هم از پولُس و بَرنابا می‌گیریم.‏ وقتی مردم شهر اَنطاکیه پولُس و بَرنابا را از شهر بیرون انداختند،‏ آن‌ها هم «گرد و خاک آنجا را از پایشان تکاندند.‏» این کار آن‌ها از روی عصبانیت نبود؛‏ نشانهٔ این بود که عواقب تصمیم مردم آن شهر به عهدهٔ خودشان بود.‏ این میسیونرها می‌دانستند که دیگران را نمی‌توانند مجبور کنند به عیسی ایمان بیاورند،‏ اما می‌توانند خودشان به موعظه ادامه بدهند.‏ برای همین به شهر قونیه رفتند.‏

۱۸ پولُس و بَرنابا دیگر در کنار هم‌ایمانانشان در اَنطاکیهٔ پیسیدیه نبودند.‏ آن مسیحیان با مخالفت و آزار و اذیت روبرو بودند.‏ اما شادی‌شان به این بستگی نداشت که چند نفر پیامشان را می‌پذیرند.‏ عیسی گفته بود:‏ «کسانی خوشحال و سعادتمندند که کلام خدا را می‌شنوند و به آن عمل می‌کنند!‏» (‏لو ۱۱:‏۲۸‏)‏ برادران و خواهران در آن شهر مصمم بودند از این فرمان عیسی پیروی کنند.‏

۱۹ ما هم مثل پولُس و بَرنابا باید همیشه یادمان باشد که وظیفه‌مان موعظهٔ خبر خوش است.‏ مردم خودشان تصمیم می‌گیرند که پیام ما را بپذیرند یا رد کنند.‏ اگر آن‌ها به پیاممان علاقه‌ای ندارند،‏ ما می‌توانیم از مسیحیان قرن اول درس بگیریم.‏ اگر به ارزش حقیقت فکر کنیم و اجازه دهیم که روح مقدّس خدا ما را راهنمایی کند،‏ حتی در آزار و اذیت هم می‌توانیم شاد باشیم.‏​—‏غلا ۵:‏۱۸،‏ ۲۲‏.‏

a کادر «‏ بَرنابا—‏‹تشویق‌کننده›‏‏» ملاحظه شود.‏

b تا آن زمان به جاهای دورافتاده هم موعظه شده بود و جماعت‌های جدید در آن مناطق تشکیل شده بود.‏ برای مثال،‏ جماعت اَنطاکیهٔ سوریه حدود ۵۵۰ کیلومتر از اورشلیم فاصله داشت.‏

c کادر «‏ سفر در قرن اول‏» ملاحظه شود.‏

d در آن زمان اگر یک کشتی در جهت باد حرکت می‌کرد،‏ می‌توانست حدود ۱۶۰ کیلومتر را در یک روز طی کند.‏ اما در هوای نامساعد این سفر خیلی بیشتر طول می‌کشید.‏

e کادر «‏ کنیسهٔ یهودیان‏» ملاحظه شود.‏

f قبرس تحت حکمرانی رومیان بود و فرماندارش را آن‌ها انتخاب می‌کردند.‏

g از آن زمان به بعد سولُس،‏ پولُس خوانده شد.‏ بعضی‌ها می‌گویند شاید او به خاطر احترام به «سِرگیوس پولُس» این اسم رومی را انتخاب کرد.‏ اما پولُس حتی بعد از ترک قبرس هم،‏ خودش را با این اسم معرفی می‌کرد.‏ در واقع او این اسم رومی را انتخاب کرد،‏ چون «به عنوان رسول برای خدمت به غیریهودیان» فرستاده شده بود.‏ دلیل دیگر تغییر اسم او احتمالاً این است که سولُس در زبان یونانی شبیه یک حرف زشت تلفظ می‌شد.‏​—‏روم ۱۱:‏۱۳‏.‏

h پولُس نامه‌اش را به غَلاطیان چندین سال بعد نوشت.‏ او در آن نامه گفت:‏ «همان طور که می‌دانید،‏ به خاطر بیماری جسمی‌ام بود که فرصت کردم برای اولین بار خبر خوش را به شما برسانم.‏»​—‏غلا ۴:‏۱۳‏.‏